بیسکوییت
شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۵۰ ب.ظ
بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست.گفتم: امروز می خرم.
وقتی به خانه برگشتم ……
فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟
گفتم: یادم رفت!!!
بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.
بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم.
گفت: بیسکویت کو؟
دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد...
تو خود حدیث مفصل بخوان ...
پ ن : کم کم دیگه از این پستهای کپی شده در میام ایشالا... فقط چون قشنگ بود گذاشتمش
۹۲/۰۶/۰۹
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود