هر جور میخوایم حرفهای رهبر عزیزمون رو تفسیر میکنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم...
شما دارین نظرات شخصی من رو میخونید.نظراتی که خودم میدونم در خیلی از موارد شاید خام باشند، و در طول زمان پخته شوند. ولی انسان
تا نظرش را نگوید،
تا شخم نزند ذهنش را،
که پخته نمی شود...
قصد نوشتن این مطلب را نداشتم.
اما به نحوی حس کردم مجبورم
جای این مطلب شاید، در میان سایرین خالی باشد...
چند روز پیش امام خامنه ای در جمعی از دانشجویان به برخی پرسشهای ما پاسخ گفتند.
نکات زیادی را مطرح کردند که یکی از آنها پاسخ به رابطه میان تکلیف گرایی و نتیجه گرایی بود.
حضرت آیتالله خامنه ای در جلسه روز گذشته دیدار با دانشجویان، یکی از سؤالات خود را اینگونه مطرح کردند: «رابطه تکلیف مداری با دنبال نتیجه بودن چیست؟» ایشان در پاسخ به این سؤال به جمله معروف امام خمینی (ره) که می فرمودند: «ما به دنبال تکلیف هستیم»، اشاره کردند و افزودند: آیا این جمله بدین معنا است که امام با وجود آن سختی ها و زحماتی که سالها متحمل شده بودند، دنبال نتیجه نبودند؟ قطعاً چنین چیزی صحیح نیست.
ایشان در ادامه رابطه آرمانگرایی و واقعیت گرایی رو مسیر پایه تا قله یک کوه تشبیه کردند و فرمودند : که قله همان آرمان است و واقعیتها هم همان مسیر.
برای رسیدن به قله باید از مسیر درست حرکت کرد...
اندکی بعد از سخنان ایشان مطالب متعددی در نقد برخی از کاندیداها و حتی جبهه پایداری در فضای مجازی پخش شد. که ما با اتکای محض به تکلیف گرایی نتیجه را از دست دادیم!!!!! که البته در اکثر این انتقادها تکلیف گرایی کلا زیر سوال برده شده است.
در صورتیکه به نظر می رسد این نوع نگاه، اندکی خوشبینانه به نظر میرسد.
منتقدین عزیز گویی فضای حاکم بر جامعه را از یاد برده اند.
جبهه پایداری در دوره انتخابات با نماینده خود یعنی دکتر جلیلی در صحنه انتخابات ظاهر شد. کسی که گفتمان انقلاب رایدک میکشید.
این در حالی است که در میان عامه مردم به نظر میرسید، جلیلی ادامه مسیر احمدی نژاد را دنبال خواهد کرد.
از طرفی تا همین چند هفته مانده به آغاز انتخابات چیزی که از آقای احمدی نژاد به ذهن میرسید تصویر خیلی جالب و خوبی نبود:
جناب آقای احمدی نژاد
1- یاداور تحریم های شدید اقتصادی در ایران بودند
2- یادآور کاندیداتوری آقای مشایی و اقدام عجیب رفیق شفیقشان بودند.
3- شاید برای خیلی ها یادآور 11 روز خانه نشینی
4- یادآور مشکلات مجلس و دولت
5- گرانی
6- حتی برای خیلی از مخالفین یادآور فتنه 88 و تهمت تقلبی که به ایشان زده شد.
و...
گرچه الان که هم قیمت ارز و دلار و طلا پایین آمده هم خانه و ماشین ... و به لطف تقدیر مقام معظم رهبری از زحمات دولت ، مردم از زحمات احمدی نژاد حرف میزنند، اما یادمان نرود که تا قبل از انتخابات به برکت بی تدبیری خیلی از حزب اللهی ها و انتقادهای شدید از آقای احمدی نژاد و بی توجهی به زحمات ایشان وضع اینگونه نبود، و جو به گونه ای نشان داده می شد گویا گفتمان انقلاب به کلی به بن بست رسیده و پایداری و اصولگرایان دیگر راهی به جایی ندارد.
از طرفی حضور کاندیداهایی از اصولگرایان که در مناظرات کاملا خلاف جریان اصولگرایی حرف می زدند اعتماد مردم را به شدت نسبت به این جریان متزلزل ساخت...
اگر نگاه درستی به فضای قبل از انتخابات بیاندازیم ، شاید گفتمان انقلاب واقعا شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات نداشت، هر چه قدرهم که آمار را بالا و پایین کنیم وضع همین بود که حالا هست...
حال تکلیف جریان حزب الله و بچه های گفتمان انقلاب چه می بایست می بود؟
- دست و پا زدن در فضایی که همه چیزش مشخص بود؟
- رها کردن گفتمان انقلاب و به اصطلاح اعتلاف و کناره گیری به نفع کاندیداهایی که هیچ یک دغدغه این گفتمان را نداشتند؟
- آنهایی که صدای اعتراضشان امروز گوش فلک را کر کرده، می شود بگویند به کدام منطق می گویند اگر گفتمان انقلاب کنار میکشید اصولگرایی رای می آورد؟
- و اگر اصولگرایی به معنایی که در مناظرات دیدیم رای می آورد اساسا چه نفعی برای جریان گفتمان انقلاب داشت؟
چرا فکر میکنیم حضور گفتمان انقلاب در انتخابات علی رغم رای نیاوردنش هیچ برکتی نداشت؟
آیا مردم نجابت این گفتمان را بعد از اینکه از صحنه بیرون رانده شد ندیدند؟
آیا دست کسانی که با هوچی گری!!! فضای سال 88 را به آشوب کشیده بودند بیش از پیش رو نشد؟
آیا تغییر 180 درجه ای افرادی که از عدم آزادی انتخابات حرف می زدند به رخ مردم کشیده نشد؟
اگر جبهه پایداری کنار می کشید به نظر شما چه کسی میخواست تا آخرین لحظه از گفتمان انقلاب حمایت کند؟
آیا غیر از این است که اگر آقایان جلیلی و حداد عادل در صحنه مناظرات نبودند سایر عزیزان کلا زحمات این 8 سال را با خاک یکسان می کردند؟
آیا جمعیت جوان حزب اللهی که با تمام شور و امید در آن روزها گرد یکدیگر جمع شدند را فراموش کرده ایم؟ ظرفیتی که به معنای حقیقی کلمه آزاد شد....
به شخصه همان روزها هم که برای نتیجه دعا دعا میکردیم و سعی داشتیم که پیروز میدان بیرون بیاییم، می دانستم یا جناب قالیباف رای خواهد آورد و یا آقای روحانی. فضای جامعه این را کاملا نشان میداد.
اما همچنان دست از تلاش برنمیداشتیم
به دو دلیل:
1- گفتمان انقلاب، همچنان نیاز به یاری داشت . تا از فضای به دست آمده نهایت استفاده را ببرد تا نقص های نماینده قبلی خود را بر طرف سازد. حداقلش این بود که حامیان این گفتمان هنوز هم سکوهای بلندی در کشور به دست دارند و حاضر نیستند از خواسته خود " که انقلاب در صحنه کار اجرایی در کشور است" دست بکشند.
2- از فرصت ایجاد شده در سازماندهی نیروهای خود در تهران و سایر شهرستان ها نهایت استفاده را ببرد.
انسان که نمیتواند بر کسب پیروزی هر روز به یک سو برود!!!!
انسان عاقل کسی است که با عقل و تدبیر تصمیمی را اتخاد میکند و با عشق و علاقه تا آخر خط بر همان مسیر و به سمت همان آرمان حرکت میکند.
بنده حقیر هنوز هم معتقدم کاری که در این انتخابات انجام شد کاملا درست ، و از روی تکلیف بود و به یاری خدا نتیجه آنهم در سال های آینده برای همه ما که ممکن است از درک آن عاجز باشیم روشن خواهد شد.
در پایان هم بخشی از سخنان آیت الله مصباح را قرار می دهم :
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=163626
پ ن 1 : به دوستان منتقد خودم پیشنهاد میکنم اندکی ادب را در کلامشان حفظ کنند ، ( اونایی که حفظ نمیکنند) لطمه زدن به جایگاه روحانیت ، ولو منتقد برخی شون هم که باشیم کاریه که رضاخان !!! خیلی دلش میخواست انجام بده.
پ ن 2 : حمایت از روحیه جهادی ، و کار منطقی و آبادانی کشور چیزی نیست که به یک شخص یا گروه خاص محدود بشه، اون کسایی که در انتخابات احساس تکلیف میکردند نباید یادشون بره که الان هم تکلیف حمایت از ریاست جمهور منتخب هست. و کمک به ایشون در دوره کارشون برای نزدیک تر شدن به آرمان های انقلاب.
پ ن3 : به شخصه درسی که از دوره قبلی گرفتم این بود که انتقاد بدون مکس و مکرر از چنین جایگاهی فقط به کشور لطمه می زنه. به قول آقا شما که اینقدر منطق دارین، برای چی میخواین شدت به خرج بدین؟؟؟