حدیث نفس

امام صادق علیه السلام : دل به نوشتن آرام می گیرد.

حدیث نفس

امام صادق علیه السلام : دل به نوشتن آرام می گیرد.

حدیث نفس

بسم الله الرحمن الرحیم
مدت های خیلی زیادی پیش، قصد کرده بودم این بلاگ رو به یه سمت و سوی خاص ببرم و براش یه عنوان تعیین کنم.عنوانی که بتوان در آن قدم زد و عمیق شد.تا اینکه همان مدت ها پیش! یکی از دوستان پیشنهاد کرد نقد کتاب هایی رو که میخونم بنویسم.تا هم خوانده هایم ثبت بشود و هم قلمم محکم تر.خوب برای آدم کتاب خونی مثل من این موضوع خیلی خوبی بود و خودم هم خیلی خیلی پسندیدمش.اما خوب ! امان از امتحان و درس و ...
البته خوب زغال خوب هم بی تاثیر نبوده :-)
تا اینکه بالاخره تعطیلات پیش آمده مناسبت خوبی شد برای آنکه یک یا علی بگوییم و شروع کنیم به نوشتن. جدی نوشتن و مستمر نوشتن. ان شا الله...
--------------------------------------
دانشجوی کامپیوتر هستم. برای خودم یه دنیای قشنگ دارم و توش زندگی می کنم.
و مطالب این وبلاگ هم گوشه ای از دنیای منه...

من کی خواب داشتم که الان داشته باشم هان؟؟؟

من اصلا از شب خوشم میاد

حس می کنم ستاره ها دارن نگاهم میکنن.

:)

=====================================================

باگ می دونید یعنی چی؟ باگ یعنی سوسک!!!!

اولین رایانه جهان یه اتاق بزرگ رو اشغال کرده بود و به سختی کار می کرد.

یکی از چالش های این رایانه نگهداری ازش بود

امان از این سوسک ها...

همیشه فکر میکردم فقط ایران سوسک داره ولی مثل اینکه اونجاهام( امریکا) از این موجودات مزاحم هست.

خلاصه این سوسک ها می رفتن تو دستگاه و برق میگرفتشون و جسدشون باعث خرابی کل سیستم میشد

برای همین از اون موقع به خرابی های نرم افزاری رایانه ها می گن باگ...

=====================================================

حالا قصه زندگی ما هم همین شده

یه برنامه کامل اعتقادی رو می نویسی تو ذهنت

بعد که یه جا کارت گیر میکنه و برنامه رو ران میکنی

تازه دستت میاد که بببببببببببببببببببببببلللللللللللللللللللللللهههههههه...

اوه اوه 

برنامه باگ داره و کار نمی کنه :(

=====================================================


قصه از این جا شروع میشه که یه روزی یه جایی یه بنده خدایی بهت میگه محبت اهل بیت برای کل دنیا و اخرتت کافیه

تو هم دندون طمع می بندی و می ری سراغش

از همون موقع یهو محبت اهل بیت !!! میاد سراغت...

همش هی میری مشهد،

وای خدا هر چی میخوای بهت می دن،

جز قشنگی ازشون هیچی نمی بینی ،

اتصالی بین تون برقراره که نگو،

همه چی داره خوب پیش میره ، دیگه تو مطمئنی که می تونی به این محبت تکیه کنی... و با خیال راااااااحت به زندگیت ادامه بدی...


تا اینکه زمزمه های یه مشکل سر راهت سبز می شه

اما تو خیالت راحته که مشکلی پیش نمیاد ، تا محبت اهل بیت هست! غمی نیست. همه چی حله

بله، مشکل شروع می شه

یه ماه 

دو ماه 

سه ماه...

کم کم احساس می کنی طاقت نداری دیگه ! زندگیت مختل شده و تو میخوای برگردی به حالت قبلت.

می ری سراغ توسل و دعا ... و همون حس قشنگی که بهت دست می ده . تو میدونی که اهل بیت کریم هستن، و تو رو تنها نمی زارن . تو می دونی که همه چی حل می شه.

هیچ وقت نمی تونی انکار کنی که چه آرامشی قلبت رو پر میکنه وقتی با اهل بیت دردو دل می کنی. و اشک... 

اما 

چرا این ماجرا تموم نمی شه؟

مگه تو درخواست نکردی؟

ماه ها پشت سر هم میان و میرن، و تو همچنان پشت در خونه اهل بیت نشستی و منتظری تا در رو به روت باز کنن. 

مزه قشنگ توسل به اون ها هیچ وقت از زیر زبونت بیرون نمیره . حاضر نیستی از دم در خونشون بری ، اصلا اگر از این جا بری کجا رو داری که بری؟ هان ؟ نداری هیچ جایی به این خوبی نداری...

حداقلش اینه که قلبت گاهی آروم میشه


اما یه سوال ؟؟؟؟

اگر واقعا اهل بیت کریم هستند، 

یعنی اون امام علی(علیه السلام) که من می شناسم!

یا اون حضرت زهرا(سلام الله علیها) یی که من می شناسم!

کسی رو این همه وقت پشت در خونشون نگه نمی دارن...

لااقل بهت میگن قراره چه اتفاقی بیوفته ! 

یه ساله همین جوری رو هوا!!!!!!

دا را را راااااااااااااااااااااااامممممممم...

باگ :(

این رابطه باگ داره

مطمئنی می شناسی اون کسایی که الان اسمشون رو اوردی؟

اقا یکی بیاد باگشو بگیره

من مدت هاس با این موضوع در کلنجارم.

دیگه مشکلم اصلا برام مهم نیست

این باگه اعصابم رو خورد کرده

امام هشتم





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۰۱
زینب ...

نظرات  (۱۰)

فک نمیکنی قضیه ظرف زمان مطرح باشه؟

پاسخ:
یعنی چی>؟
یعنی اینکه خواسته تو اجابت شده هست
اما به این دلیل که برای ما زمان دار بودن مطرحه ولی برای خدا هیچ گونه زمانی معنا نداره، نه تنها زمان بلکه هیچ چیز ما زمینیا فعلا بهش نرسیدی
پاسخ:
من کاری به این کارا ندارم
من یه درخواستی کردم
عوضی درست شه زد چشمش هم کور شد
...
الان همون یه ذره حالی هم که می کردم نمی کنم

من نیاز دارم به اینکه یکی بیاد منو اروم کنه
اون یه نفر یکی از رو هوا نیست
همونیه که بهش توسل کردم و ازش خواستم
ولی جواب؟؟؟؟؟
هیچ ...

من سوالم اینه . اگر امام کریمه ،( که هست قطعا...) باید جواب نیازمندانش رو زودتر از اینا بده. لااقل یه کلام بهم می رسوند که مثلا صبر کن حل میشه همه چی...
نه اینجوری کاملا رو هوا و اینکه اصلا اینده برام روشن نیست

تازه اصلا از ادم خبر هم نمی گیره :(

من خسته شدم . همین :(

شاید نشونه اومد و توندیدی؟؟
مگه متوسل نشدی به امام؟مگه نمیگی کریمه؟ مگه به کرامتش ایمان نداری؟
مگه نمیگی مطمأنی ساپورتت میکنن؟
گر نگه دار من آن است که من میدانم        شیشه رادر بغل سنگ نگه میدارد
خب مگه نمیگی صداش زدی جواب نداد؟؟؟
جواب نداد تو هم بی خیال شدی؟؟؟ول کردی رفتی؟؟یا دوباره اومدی؟؟؟
پاسخ:
....
چی بگم...
من فقط همین قدر می دونم که خسته شدم
همین
چند روز پیش ولش کردم ولی دیشب باز دوباره دلم تنگ شد. من اصلا بدون این محبت نمی تونم زندگی کنم
ولی غرورم جریحه دار شده
حس میکنم اگر خودم برنگردم...
از اون طرف سیگنالی نمیاد

شایدم من دارم اشتباه میکنم :(
قطعا یه جای کار می لنگه که اینطوریه
گاهی وقتا خدا دوست داره صدای بعضی بنده هاشو خیلی بشنوه 
دوست داره بنده دست به دامنش بشه ، دوست داره انقدر صداش بزنه ، چون صدای اون بندشو وقتی خدا خدا میکنه خیلی دوست داره
من که میگم تو هم از اون دسته هایی
وقتی خدادوست نداشته باشه صداتو بشنوه همون اول یه چیزی میذاره تو کاست میگه برو رد کارت
ولی به نظر من تو جزء دسته اولی که خدا عاشقه صداته
پاسخ:
حتی اگر وسطش دادت در بیاد؟
بعضی موقع ها که خسته می شم (اخه یه کم موضوع پیچیده اس... مثلا الان تو یه وضعیم که کارم دست یه بنده خداییه که میتونه راهش بندازه ولی نمی کنه این کارو... هر چی هم به در و دیوار می زنم عین خیالش نیست)
دیگه صدام در میاد
تاحالا سر خدا داد نکشیده بودم که کشیدم.
بعدش پشیمون میشم
وقتی یکی صبرش نمیکشه
شنیدن صداش چه فایده داره خوب آخه ؟

بعد من دارم اینور بال بال میزنم
خدا از اون ور داره کیف میکنه ؟؟ (یوه یوه یوووووووووه :) یعنی عاشق خدا شدم یهو)

مثلا من الان حالم خوبه... و سه جهار روز دیگه که قاطی کنم باید ببینیم یعنی
الان نزدیک یه ساله همینه وضعم. یه ماه خوبم یه ماه بد...

من حرفم اینه ،مشکل از کجاست که یکی مثل من نمیتونه به خدا ایمان داشته باشه؟ و همیشه آرامش خودشو حفظ کنه ؟
اولاش میگفتم زمان که بگذره عادت می کنم ولی هی دارم بدتر میشم.

از این می ترسم که پس فردا یه بلایی گنده تر این سرم بیاد کلا همه چیزو ببوسم بزارم کنار. چون فهمیدم این عقیده و ایمان بنای سفتی نداره...

یه بنده خدایی بود میگفت من الان 40 ساله نماز نمیخونم با خدا قهرم. پرسیدم واسه چی؟ گفت 7 سالم بود با مامان بابا رفتم مشهد زیارت تصادف کردیم مامان بابام مردن منم با خدا قهر کردم

خوب اخه خدای من، شما که می دونی طرف طاقت تحمل اینو نداره واسه چی میزاری چنین اتفاقی بیوفته؟ پس فردا سر من همچین بلایی نیاد؟؟؟
واقعا واسم سوال شده ها...
کاملا جدیم...
و دنبال جواب.
حتی اگه وسطش دادت در بیاد، چرا که قراره صبرت زیاد بشه
شاید تو همین گیر و دار یه سری چیزای باارزش تری به دست بیاری که حتی فکرش هم به ذهنت خطور نمیکنه
بگرد ببین این وسط به غیر از چیزی که خواستی چی بهت دادن؟؟
 همین که اگه یه روز ول کنی و صدا نزنی، میگی سیگنال نمیاد این خودش یه نشونه خوبه ، اینکه هنوز محبت تو دلت هست و همین محبت خودش یه روزی کار خودشو میکنه و تو رو میکشونه سمتشون که تهش میشه:
نماز بی ولایت بی نمازیست             تعبد نیست نوعی حقه بازیست
همین ولایته، ارزشش بیشتر نبود؟؟؟

از طرف دیگه چون ما ایمانمون بنای محکمی شاید نداشته باشه، البته توهین به شما نباشه ،  این چیزا رو نشونه نمیدونیم
ماخانوادمون شیعه اثنی عشری بودن، با محبت اهل بیت ما رو بزرگ کردن درست
ولی اعتقادات و اطلاعاتمون به اندازه ی اونی که خودش میره دنبال تشیع هست؟؟؟
نه ، قبول کنیم نیست

جگر شیر نداری سفر عشق مرو
حالا که پا گذاشتی تو این وادی ، خب سختی هاشم تحمل کن تا به اون شیرینی و حلاوت تهش برسی
اصلا یه چیز دیگه: فک کن ببین اینی که میخوای بهش برسی، اگه بدون زجه و مویه بهش برسی برات شیرین تره یا اینکه بعد کلی دوندگی و صداکردن خداو دست به دامن معصومین شدن بهش برسی کیفش بیشتره؟؟؟؟
سلام با کمال نامردی فقط این حدیث و دیدم! یخورده دز شو بیار پایین بهتر میشه!

رُوِیَ عَنِ الصّادِقِ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ:
قالَ مُوسی عَلَیهِ السَّلامُ: یا رَبِّ أیُّ خَلقٍ اَبغَضُ اِلَیکَ، قالَ الَّذی یَتَّهِمُنی، قالَ وَ مِن خَلقِکَ مَن یَتَّهِمُکَ؟ قالَ نَعَم اَلَّذی یَستَخیِرُنی فَأخِیرُ لَهُ وَالَّذی أقضِی القَضاءَ لَهُ وَ هُوَ خَیرٌ لَهُ فَیَتَّهِمُنی[1]
 
ترجمه حدیث: حضرت موسی «علیه­ السلام» عرض کرد: پروردگار من! مبغوض­ترین افراد نزد تو کیست؟ خداوند فرمود: کسی که به من تهمت می­زند. حضرت موسی «علیه­السلام» عرض کرد: چه کسی به تو تهمت می­زند؟‌ فرمود: کسی که از من می­خواهد تا برای او خیری انتخاب کنم و من هم برای او خیر انتخاب کرده و خیر می­خواهم، و کسی که صلاح و خیر او را در چیزی می­بینم و آن قضا را خودم برای او فرمان می­دهم که برای او دارای خیر و صلاح است، امّا او به من تهمت می­زند.

:))

پاسخ:
:(
مامان...


به قول حاج اقا نازنین :)
مشکله شما اینه که به ولایت الله .... شک داری

ممنون که به پیشنهادم فک کردین!!!

پاسخ:
اقا اشکان کارتون رو شروع کردین ؟؟؟؟
یه گروه هست به اسم 313 داره کار مجازی در زمینه مهدویت میکنه میخواین با اونا همکاری کنید لینکتون بدم بهشون...
سلام زینب خانوم...
راستش بله
یه کار پژوهشی شروع کردم با کانون مهدویت دانشگاه
فعلا اینجوری قسمت شده
ان شا الله خیره
پاسخ:
اقا اشکان عزیز ، کانون مهدویت دانشگاه مکان خیلی خوبی برای شروعه 
ولی ممکنه اونجا هم کسی جدی نگیره کارو...
چون اصولا دانشگاه به کانونها خیلی بها نمی ده ممکنه بچه ها هم سرد بشن
باید خودتون آستین بالا بزنید
اگر بچه ها بی بخار بازی دراوردن جدی نگیرین یه وقتا... کار امام زمانه... ایشون خودشون روزی رو می رسونن بهتون
من قستم کار با بسیج بوده ، که واقعا هم راضی ام. سرم اونجا گرمه، میخواین یه سر به بسیجتون هم بزنید ببینید اونا کاری نکردن؟ ایده خوبی ندارن که عملیش کنید. ببینید می تونید با بسیج دانشگاهتون لینک بشید! و در مواقعی که نیرو کم میارین از اونجا جذب کنید!

بفرمایید این بلاگ کانون مهدویت دانشگاه ماست. 
ببینید ایده هاش به دردتون می خوره؟

امری بود هستم در خدمتتون
براتون ارزوی توفیق وسلامتی میکنم
شما هم برای ما حسابی دعا بکنید
یاعلی
رفتم موسسه  هم کسی جدیم نگرفت!!
مثه شوووما:دی
دیگه ریخت ما همچینه دیگه

پاسخ:
آقای اشکان 
شما نیت رو نگه دارین 
خودشون روزی رو می رسونن ایشالا...
 از اتفاق من خیلی هم جدی گرفتم، منتهاش کار جدی به ذهنم نرسیده که بهتون بگم.
اگر خودتون تنهایی شروع کنید کارتون سخت می شه . بهتره یه کم بیشتر بگردین.
تا یه جمعی از دوستان خوب رو پیدا کنید که باهاشون کار کنید
شما کار رو شروع کنید من خوراک رو می رسونم بهتون ان شالله
در حد توانم البته
سر این قضیه حرف زیاد دارم برای گفتن :)
باگ به معنای سوسک نیست باگ ساس هستش 
بعد هم داستان باگ این نیست!
پاسخ:
خوب شما بگو داستان باگ رو!
هر انتقادی همراه پیشنهاده که فایده داره 
ما هم منتظر ادامه نظرات شما هستیم دوست عزیز

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی